خلاصه داستان
اون هنوز بکره بود... اما برنامهریزی کرده بود که اولین تجربهشو تو دانشگاه داشته باشه... بالاخره فرصتش رسیده بود! اما یه جوری گیر نانا-سنپای افتاد... دختری که از حد و اندازهاش خیلی بالاتر بود!؟ "دنبال یه دوست با مزایایی هستم،…
مطالعه کامل
دیدگاه کاربران