داستان به رابطه کاری دو همکار، یوکوهاشی رنا، کارمند اداری، و هاچییا ریوهی، تاجر، میپردازد. یوکوهاشی در محل کارش زنی معمولی و بیخاصیت به نظر میرسد، اما وقتی بیرون از اداره لباسهایش را عوض میکند به زنی فوقالعاده زیبا تبدیل میشود. هاچییا با دیدن دگرگونی یوکوهاشی، ناخواسته جملهای میگوید که شبیه دعوت به آشنایی بیشتر است – بدون اینکه متوجه باشد جلوی یک هتل عشقی ایستادهاند.