قهرمانی که روزی پادشاه شیاطین را شکست داد و صلح را به دنیا بازگرداند، حالا مغرور شده است. او بهراحتی بازماندههای ارتش شیاطین را نابود میکند، اما دیگر قادر به ارتقای سطحش نیست.
با این حال، کابوسهایی آزاردهنده به سراغش میآیند؛ جایی که توسط شیاطین شکست خورده و مورد تجاوز قرار میگیرد، و لذتی چنان واقعی حس میکند که ذهنش را فرسوده میسازد.
سرانجام منبع این کابوسها را کشف میکند، اما برای مقاومت دیگر خیلی دیر شده...
هر شب، این رؤیاها بیشتر و بیشتر او را آلوده و堕落 میکنند.